به گزارش سيناخبر، در روزگارى كه افراد آنقدر سرگرم زندگى شخصيشان هستند كه كمتر مسائل و مشكلات اجتماعى برايشان اهميت دارد، اين كه كسى در ميان مشغله هاى روزمره اش سعى كند با سرودن اشعارى درباره مشكلات جامعه صحبت كند و مردم را نسبت به معضلات اجتماعى آگاه سازد بسيار حائز اهميت است.
آقاى مجتبى صنايعى، شاعرى كه سعى دارند با سرودن اشعارشان در راستاى آگاه سازى مردم فعاليت كنند.
كتاب “الهه عشق مادر” عنوان نخستين كتاب ايشان است كه به چاپ رسيده است. با ايشان گفتگويى داشتيم كه ضمن سپاس از اين بزرگوار، شما را به خواندن اين مصاحبه دعوت مى كنيم:
لطفا خودتان را معرفى كنيد.
من مجتبی صنایعى شهرضایی، متولد سال ۱۳۴۲ و اهل و ساکن شهرضا هستم. دیپلم رشته اقتصاد اجتماعی دارم و قبلا راننده ماشین سنگین بودم. چهار سال پيش به دلیل تکرار سکته قلبی كار كردن را كنار گذاشتم.
علاقه شما به ادبیات از چه زمانی آغاز شد؟
از کودکی به زبان فارسی علاقه خاصی داشتم. کلاس دوم یا سوم راهنمایی بودم كه به داستان نويسى علاقمند شدم و اغلب فعالیت های فرهنگی و هنری مدرسه را پیگیری میکردم.
از چه زمانی شعر گفتن برای شما به صورت جدی آغاز شد؟
به طور جدی از دوران خدمت سربازی به شعر گفتن پرداختم. از خانواده دور بودم و بسیار احساس تنهایی می کردم و با سرودن شعر سعى می کردم به خودم آرامش بدهم. بعد از دوران سربازی گرفتار مسائل زندگی و مشکلات اقتصادی شدم و به دلیل فوت پدر مسئولیت خانواده نیز بر عهده من قرار گرفت. وارد شغل رانندگى ماشین سنگین شدم اما همان زمان هم وقتی رانندگی می کردم با خدای خودم با شعر نجوا میکردم و گاهی در بین راه ماشین را متوقف می کردم و اشعارم را روی کاغذ می نوشتم و روحم را به عشقی که بین خودم و خدايم بود پیوند میزدم.
تا اینکه سال ۷۹ بیماری قلبی ام شدت پیدا کرد. از خدا درخواست كردم كه مرا کنار خانواده ام نگه دارد تا آنگونه که شایسته است کلماتی درباره خدا ادا کنم. خدا صدای مرا شنید و من هم به قولم عمل کردم از آن روز به طور جدى به شعر گفتن پرداختم.
نظر خانوادهتان راجع به شعر گفتن شما چه بود؟
خانواده من در ابتدا درکی از اشعار من نداشتند اما کمکم به عنوان مشوق در کنار من بودند. همسر و دختران من بسیار در شعر گفتن من تاثيرگذار بودند.
معمولا در چه قالب های شعری،شعر میسرايید؟
بیشتر در قالب غزل و مثنوی شعر می گویم.
آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه می کنید و تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟
بیشتر اشعار حضرت حافظ و سعدی را مطالعه می کنم و تحت تاثیر این دو شاعر بزرگ هستم.
موضوعات و مضامین شعری تان بیشتر در چه زمینه ای است؟
آنچه مرا به درد و رنج می آورد را برایش می نویسم. مثلا اگر امروز دیدم كه ظلمی به کسی می شود آن را به صورت شعر در می آورم و سعى می کنم به مردم هشدار بدهم که مواظب باشید این اتفاقات دیگر تکرار نشود. نسبت به رفتارهای اجتماعی، رفتارهای جوانان و برخورد مردم با یکدیگر واکنش نشان می دهم و این مسائل مرا تحت تأثیر قرار میدهند. همچنین در تنهایی خودم با خدا صحبت می کنم و اشعاری برای خدا می گویم.
به نظر شما شعر گفتن آموختنی است یا ذاتی؟
به نظر من هنر شعر گفتن بیشتر ذاتی است. در واقع از کوزه همان برون تراود که در اوست، هر فکری که در درون ذهن فردی باشد به صورت شعر بيان می شود. البته آموختن اصول ادبی نیز برای سرودن شعر لازم است اما داشتن ذوق شعری ذاتی است.
چه سروده هایی از شما چاپ شده است؟
کتاب “الهه عشق مادر” در سال ۱۳۹۴ به دو زبان فارسی و انگلیسی چاپ شد و هم اكنون در دسترس علاقمندان قرار دارد.
کتاب تازه ای در دست چاپ ندارید؟
اشعاری نوشتهام اما به دلیل ناتوانی مالی نمی توانم چاپ کنم.
استقبال جوانان از سروده های شما چطور بوده است؟
متاسفانه در جامعه امروز ما گرايش جوانان و نوجوانان بیشتر به سمت فضای مجازی است و به سمت مطالعه کتاب کششی ندارند. در واقع نوعی بی حوصلگی بر جامعه حاكم شده است. در گذشته خانواده ها وقتی دورهم بودند کتاب می خواندند و با اشعار فردوسی و حضرت حافظ اوقات فراغتشان را پر میکردند اما در اين روزها اوقات فراغت با گوشی موبایل پر می شود و این باعث دوری افراد از یکدیگر شده است.
چه چيزى باعث شد به این نتیجه برسيد كه سرودههایتان را چاپ کنید؟
به نظر من اگر فکری داشته باشی و آن را نهفته نگهداری مثل گنجی است که در زیر زمین مدفون باشد وهیچکس به آن دسترسی نداشته باشد. البته زکات علم انتشار و انتقال آن به دیگران است.
انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟
شعر یک نردبان است که من هر چه به سمتش کشیده می شوم
فقط از يکی از پله هايش بالا می روم و هرچه از این پله ها بالاتر بروم به آنچه مقصد نهایی من است نزدیکتر می شوم. در عین حال من با سرودن شعر به روحم آرامش نیز می دهم.
یکی از خاطرات خوبتان در عرصه شعر و شاعری را برای ما بگویید.
از طرف کنگرهای با عنوان “نوای نی” از من دعوت كردند. این کنگره در برج میلاد تهران برگزار شد. آنجا تعداد زیادی از بزرگان شعر پارسی حضور داشتند و در این همایش تعدادی از اشعار شعرای مختلف خوانده شد. در پایان برنامه از شاعران حاضر درخواست كردند كه در مدت ۳۰ ثانيه یک دوبیتی فى البداهه بگویند. من یک دو بیتی سرودم و بسیار مورد توجه و لطف اساتید شعر قرار گرفت كه آن دوبیتی این بود:
گر خطا کردم که چشمت دوختم
یا که در هجران رویت سوختم
بی گنه بر من ببخشا چون که من
عاشقی از شاپرک آموختم
این خاطره شیرین در ذهنم باقی مانده است.
توصیه شما به جوانان علاقمند به سرودن شعر چیست؟
به نظر من هر کسی هر چیزی به ذهنش آمد و به این نتیجه رسید که باید بگوید و یا بنویسد باید در اختیار دیگران قرار دهد. نمیتوانیم بگوییم اشعار همه شاعران باید در حد عالی باشد بلكه هر حرف و سخنی ارزش در میان گذاشتن با دیگران را دارد. شاید در بين اشعار و افکار ساده شاعری سخنی تاثیر گذار بر مخاطب پیدا شود و اگر بتواند حتی بر روی یک نفر تاثیر بگذارد کافی است.بايد توجه داشت كه نباید کوچکترین جرقه فرهنگی در هیچ فکری خاموش شود. امروزه بسیاری از افراد دیگران را سرکوب می کنند و می گویند: چرا این شعر را سروده است؟! و شعر فرد را بی ارزش می کنند. ولی این صحيح نیست زيرا فعالیتهای فرهنگی زمین کشتی نیست كه افراد با کوبیدن دیگری برنده شوند بلکه هر کسی اگر به قدر تواناییهایش تلاش کند مى تواند به پیروزی دست یابد و به جایگاهی که لیاقتش را دارد برسد. همچنین مسئولین و خدمتگزاران فرهنگی باید به جوانان اهمیت بدهند و آن ها را به سمت تعالی رهنمون کنند.
به عنوان سخن آخر اگر حرفی هست بفرمایید.
من اصلاً در زمینه شعر به هیچ عنوان مدعی نیستم و فقط به عنوان یک فرد عادی جامعه سعی دارم قدم فرهنگی کوچکی در راه اصلاح جامعه بردارم. من در زمینه احترام به خانواده و پدر و مادر بسیار تاکید دارم و امیدوارم بتوانم جوانان را نسبت به ارزش خانواده آگاه کنم.
مصاحبه کننده : مائده طاووسی