به گزارش سیناخبرموسیقی هنر بیان احساسات به وسیله ی صداهاست.
موسیقى تراوش احساسات و اندیشههاى آدمى و مبین حالات درونى وى مىباشد.
موسیقى یا ترانه به هر نوا و صدایی گفته میشود که شنیدنی و خوشآیند باشد و انسان یا موجودات زنده را دچار تحول کند موسیقی هنری است دارای نوا و سکوت.
آنجا که زبان از گفتن باز میماند، موسیقی مأمنی میشود برای روح، و زبانی میشود برای بیان احساسات و ناگفتههای ناشناخته.
موسیقی هر چه هست، سرچشمهای از درون انسان دارد و مخلوقی است که از روح آدمی جان گرفته و به روح آدمی جان میدهد
موسیقی، طنین از دل برآمدهای است که لاجرم بر دل مینشیند ولی از چه دلی برآمده و بر چه دلی مینشیند؟
اگراین موسیقی ازصاحب دلی باشدکه همگان روشندل می خوانندش بی شک بردل هر شنونده ای خواهدنشست.
روشندلی که ناتوانی دردیدن جهان هستی سدراهش نشده وباامیدوتلاش به دنبال دلخواسته هایش گامهای بلندی برداشته است.
امروزمهمان ویژه سیناخبرجناب آقای مهدی الصاق هنرمند نابینای سنتورنواز هستندکه به راستی ازموسیقی برای بیان ناگفته های دل بهره می جویند.
لطفاخودتان رامعرفی کنید.
بنده مهدی الصاق متولد۱۳۶۱وساکن شهرضاهستم
آقای الصاق نابینایی شمایک بیماری مادرزادی است یا براثرتصادف به وجودآمده است؟
بیماری من یک بیماری مادرزادی است.
ازدوران کودکی خودتان بگوییدواینکه چطوربا این بیماری کنارآمدید.
من تقریباتا سن ۸سالگی نیمه بینا بودم واین بیماریی است که طی آن بینایی به تدریج کم می شودوتاسن ۳۰-۳۲سالگی به نابینایی ختم می شودولی من دراثریک عمل جراحی اشتباه توسط پزشکان درسال۶۹ نابینای مطلق شدم.
آیااین بیماری قابل درمان است؟
بله، اما من چون رگهای عصبی چشمم ازبین رفته درمان پذیرنیستم.
ازخط بریل بگوییدواینکه آیا این خط کمکی به شماکرده یانه؟
من خط بریل راازاول ابتدایی یادگرفتم زمانی که شش ماه به مدرسه رفتم وباکتابهای درشت نویس درس خواندم امافقط کتاب فارسی رابه طوردرشت نویس داشتیم ونتوانستم کلاس اولم رابه پایان برسانم وبرای همین به مدرسه باغچه بان رفتم ودرآنجانزدمرحوم ابراهیم رضاشهرضاخط بریل رایاد گرفتم .این خط برای آموزش همه موضوعات کمک زیادی به من کرد.
درچه مدارسی درس خواندید؟
دوره ابتدایی را درمدرسه باغچه بان ,دوره راهنمایی ابوبصیراصفهان واول دبیرستان مدرسه شهیدرجایی شهرضاودوسال آخررادرمدرسه شهیدیاوری وپیش دانشگاهی شهیدهمت درس خواندم وبعدازکنکوربیشتربه فکرکاربودم تاادامه تحصیل.
ازنحوه ورودتان به شبکه بهداشت بگویید.
ابتدا یک آزمون ازمن گرفتنداما چون دواپراتورنابینای قبلی ازپس کاربرنیامده بودندتمایلی به استخدام من نداشتندو اول قرار شدیک ماه آزمایشی کارکنم امابعداز۱۷روز چون ازکارم راضی بودند قراردادبستم وبه صورت شرکتی مشغول به کارشدم.
ازدوران نوجوانیتان بگویید.
دردوران نوجوانی بیشترازدرس به فکرموسیقی بودم.
پس استعدادموسیقیتان آن زمان خودش رانشان داد؟
بله البته ازسال۶۹ وزمانی که هنوزبینا بودم موسیقی راشروع کردم.
ازنحوه آشنایی باهمسرتان بگویید.
یکی ازهمکارانم باخانواده همسرم آشنایی دوری داشت ومرا معرفی کرد.
همسرآقای الصاق این طور ادامه می دهدکه وقتی قضیه راباخانواده ام درمیان گذاشتندهمگی مخالفت کردندوبرادرم می گفت که اصلا حرفش رانزن اما خودم وقتی تلفنی باایشان صحبت کردم به ازدواج متمایل شدم وباپافشاری خانواده ام راراضی کردم.
شمااکنون مشغول چه کاری هستید؟
الان کارخاصی ندارم ولی درکنارمهدی فعالیت می کنم.
فکرمی کنیدراززندگی موفق شمادرچیست؟
ماخوشبختی مان را به خاطراخلاق خوب مهدی داریم مهدی برای من یک شوهرنیست یک دوست ورفیق است به طوری که من بعدازازدواج نیازی به داشتن یک دوست صمیمی احساس نمی کنم.
اول کارکه برای خواستگاری شما آمدندچه چیزی شمارا به ایشان علاقمندکرد؟
روز خواستگاری هرچه من می گفتم خیلی منطقی گوش می کرد وپاسخ می گفت.
گفتیدکه خانواده باازدواج شمامخالف بودند؟
بله روزعقد به برادرم نگفته بودم ولی بعدکه با اوصحبت کردیم متقاعدشدوحالا طوری شده که به دوستان صمیمی تبدیل شده اند.
آقای الصاق ازچه زمانی خانواده متوجه بیماری شماشدند؟
پدرم اوایل فکرمی کردکه چون من نیمه بیناهستم می توانم درمدارس عادی تحصیل کنم امابعدکه دچارمشکل شدم وقتی ازوجودخط بریل مطلع شدندمرابه مدرسه باغچه بان فرستادند.
چطوربااین نابینایی کنارآمدید؟
سالی که نابینای مطلق شدم آخرین تصویری که به یاددارم چراغهای اتاق عمل است و بعدازعمل تایک ماه افسرده و گوشه گیرشده بودم وبا حرفهایم سعی درجلب ترحم ودلسوزی خانواده ام داشتم تا اینکه یک روز ظهربه خودم نهیب زدم که بایدبا این قضیه کناربیایم وگرنه اززندگی عقب می مانم ، سازم را جلویم گذاشتم وشروع به نواختن کردم وشایدآن روزتولددوباره من بود.
ازخانواده تان بگوییدکه چطوروچقدرازشماحمایت کردند.
پدرم مرابه سمت هنرسوق دادواولین سازرابرایم خرید ومادرم باصبروشکیبایی به من مهلت دادکه به هدفی که می خواهم برسم.الان هم همسرم باحمایتهایش به من کمک می کندچون زندگی کردن بایک هنرمندخیلی سخت است چون مرتب بایدتمرین کنم وکارم سر وصدای زیادی دارد.
درموردهنرسنتورنوازی برایمان بگوییدکه چقدرآرامش بخش است.
برای من سنتوربسیارآرامش بخش است من برای دل خودم می نوازم هنرمندبه جایی می رسدکه نیازش اغنا می شوداما اگرهدفش کارکردن برای مردم باشد این وظیفه سنگینی بردوشش می گذارد ومن چون برای مردم می نوازم سعی می کنم باتوجه به نیازوخواست آنها کارکنم.
درچه مسابقاتی شرکت کردیدوچه مقامهایی به دست آورده اید؟
درسال۸۴درجشنواره صدای سفیدکشوری درحوزه نوازندگی سنتوربرای نابینایان اول,درسال۸۶ تهران درحوزه سنتورنوازی جشنواره تهران سوم,سال۸۸درکاشان دوم,درجشنواره صدای سفیدسال۹۱مقام اول,سال۹۲جشنواره آفتاب حوزه آهنگ سازی برای تئاتراول,سال۹۵جشنواره اراک مقام دوم آهنگ سازی برای تئاترویک ماه بعدش هم درجشنواره صدای سفید کردستان مقام اول سنتوردرکشورودرآذرماه ۹۵ درجشنواره بین المللی امیدآفرین مقام اول بازیگری ومقام اول آهنگسازی برای تئاتررادرسطح بین الملل به دست آوردم.
پس بازیگری هم می کنید ازبازیگریتان هم برایمان بگوییدکه ازچه زمانی شروع کردید و چه مقامهایی به دست آورده اید.
ازسال۸۳ تاسال ۸۸ باآقای احمدیان فقط برای آهنگ سازی همکاری می کردم ودرسال۸۹درکاری به نام “نوبت آینه ها” نقش مباشررا اجراکردم وبعدازآن درسال۹۱ به پیشنهادآقای صانعی نمایش”قصه بخت” راکارکردیم که درآن نمایش بازیگران ناشنوایان بودندو نابینایان کاردوبله را انجام می دادندکه این کاردرسال ۹۲ درمرحله منطقه ای وکشوری اول شد وبه مسابقات بین المللی راه یافت ودرجشنواره کودک درسطح بین المللی اول شد.
استادبزرگ شمادرحوزه موسیقی وبازیگری چه کسانی بودند؟
درحوزه موسیقی آقای احمدمجیری وآقای پژمان اختیاری ودرزمینه تئاترهم آقای صانعی زحمات زیادی برای من کشیدند.
انتطارشماازمردم چیست؟
کاری که ماسعی برفرهنگ سازی آن برای مردم داریم یکی استفاده نکردن ازکلمه “کور” درمواجهه بابچه های نابیناست واینکه تاجایی که می توانندنه ازروی ترحم بلکه براساس وظیفه انسانی به نابینایان کمک کنند.
انتطارشماازمسئولان چیست؟
مشکل نابینایان این است که درحوزه های مختلف دیده نمی شوند افرادنابینای موفق زیادی داریم که کارهایی انجام می دهندکه افراد بینا نمی تواننداما متأسفانه هیچ گونه حمایتی ازآنها نمی شود واین دیده نشدن خیلی سخت است وبایدمسئولان دیدبازتری نسبت به جامعه معلولان داشته باشند.
آقای الصاق می گوینداگرخدایک حس را ازانسان بگیردیک حس دیگررا تقویت می کندآیا برای شمااین طوراست؟
تقریبا شایدبتوان گفت حس لامسه وشنوایی خوبی دارم واین شایدبه خاطراین است که انسان مجبورمی شودحواس دیگرخودش راتقویت کند.
صحبت پایانی شماباخوانندگان سیناخبر؟
ای کاش همه دنیا می فهمیدند که ماهرچه داریم ازاهل بیت(ع) داریم واگرهمه این رامی فهمیدنددست ازدامان اهل بیت(ع) نمی کشیدندودوم اینکه بایدبا شرایط کناربیاییم وبرای حل مشکلات زندگی بکوشیم وفکرچاره باشیم واگرتلاش وکوشش کردیم به موفقیت می رسیم.
مسئله دیگری که مایلم بگویم این است که ما انجمن نابینایان مهرشهرضا راداریم که کارش فرهنگ سازی برای مردم برای مواجهه با نابینایان است که حتی مردم می توانند بامراجعه به این انجمن باخط بریل هم آشنا شوندآدرس دفتراین انجمن خیابان حکیم نصرا.. کوچه مسجدحضرت علی اکبر(ع) فرعی ۲۸ گلستان۷ هست.