«خانم دکتر جاری من انقدر سیاست داره که تمام زندگیش مثل موم توی دستشه. هم توی خانواده شوهر عزیزه هم همسرش مثل پروانه دور و برش میگرده ولی من هر کاری میکنم زندگیم همینه که هست». شاید برای شما هم جالب باشد که بدانید یکی از درخواستهای مراجعین مراکز مشاوره معمولا دریافت رمز فوقسری سیاستهای زنانه است، رمزی که یک شبه زندگیشان را از این رو به آن رو کند و خوشبختیشان را زبانزد دوست و آشنا!
گفتوگوی امروزمان با فرزانه رمضانی، زوج درمانگر و روانشناس، حول محور همین سیاستهای زنانهای است که معمولا خانمها در جلسات مشاوره از او راه و رسمش را طلب میکنند. اما واقعا این فرمول معجزهآسا چیست و چطور عمل میکند؟!
فرزانه رمضانی در پاسخ به این سوال میگوید: «چیزی که عموم مردم از آن به عنوان سیاست یاد میکنند درواقع همان تکنیکها و مهارتهایی است که در روانشناسی برای زندگی مشترک تجویز میشود. البته به شرطی که مداومت داشته باشد و مختص یک یا دو روز نباشد.»
تکنیک قندان و زندگی شیرین مثل قند!
روانشنان معتقدند بسیاری از مشکلات ما در زندگی مشترک به این دلیل است که شناخت دقیقی از نیازهای هم نداریم، همین نیازهای سرکوب شده هم کمکم تبدیل میشوند به خشم، عصبانیت و دلسردی. آن وقت است که زندگی مشترک تبدیل میشود به صحنه جدال و کوچکترین جرقهها پای بحث و درگیری را به رابطهمان باز میکنند، اما یکی از تکنیکهایی که میتواند کوچکترین و ابتداییترین نیازهای ما را هم برای همسرمان برجسته کند و بالعکس به گفته فرزانه رمضانی تکنیک قندان است. تکنیکی که کمکم همسر ما و رفتارش را به ایدهآلهایمان نزدیک کند و زندگی را مثل قند، شیرین!
این زوجدرمانگر میگوید: «معمولا به زوجها پیشنهاد میدهیم که دوتا قندان بردارند و ۵ تا از کارهایی که دوست دارند همسرشان از امروز تا ماه آینده برایشان انجام بدهد را به صورت جداگانه بنویسند. سپس هر هفته یکی از نوشتهها را از قندان همسرشان بردارند و آن کار را انجام بدهند. مثلا اینکه من دوست دارم این ماه برایم گل بخری، این ماه وقت بگذاری و یک فیلم سینمایی با هم ببینیم، غذای موردعلاقهام را درست کنی و… شاید این کار خیلی ساده به نظر بیاید، اما خشمِ رابطهها را کمتر میکند، گفتوگوی زوجین موثرتر میشود و انتظاراتی که از همسرشان دارند برآورده میشود. بارها از زوجهای مختلف شنیدهام که بعد از انجام این تکنیک گفتهاند که ما اصلا فکرش را نمیکردیم، اما این کار زندگیمان را تغییر داد و یا باعث شد با نیازهایی از همسرمان آشنا بشویم که هیچوقت تا به حال به چشممان نیامده بود.»
البته فرزانه رمضانی توصیه میکند که نباید خواستههای غیرمعقول از شریک زندگیمان داشته باشیم و چیزهای از او بخواهیم که میدانیم در حد توانش نیست. دومین نکتهای که در اجرای این کار اهمیت دارد تشکر کردن از همسرمان است. قدردانی باعث میشود که همسرمان احساس ارزشمندی داشته باشد و مشتاق به تکرار دوباره آن رفتار باشد. با اینحال اغلب زوجین بعد از گذشت مدت کوتاهی از زندگی مشترکشان فراموش میکنند که قدردان هم باشند یا تصور این را دارند که قدردانی لازم نیست و انجام این کار وظیفه طرف مقابلشان بوده است.
خانم جان برای خودت ارزش قائل باش!
همیشه دعوا دارند که چرا همسر او مثل همسر فلانی بلد نیست برایش بیمناسبت یا با مناسبت گل بخرد و غافلگیرش کند. تا میبیند کسی برای همسرش گل خریده داغ دلش تازه میشود و اخمهایش درهم کشیده میشود برای شوهرش. بارها به همسرش گفته که او هم عاشق گل است، اما با زبان بیزبانی و با این جملات که تو اصلا محبت کردن بلد نیستی از شوهرهای مردم یاد بگیر، ببین فلانی رو. آخر تمام این حرفها هم به دعوا و لجبازی ختم میشود نه آن دستهگل خوشرنگی که او انتظارش را میکشد. فرزانه رمضانی در چنین موقعیتی از تکنیک دیگری پرده برمیدارد.
این زوج درمانگر میگوید: «این حقیقت وجود دارد که چیزی که برای من بسیار مهم و پراهمیت است برای همسرم بی ارزش باشد و بالعکس. مثلا مراجعه کنندهای داشتم که خانم عاشق گل بود، اما آقا فکر میکرد گل چه ارزشی دارد وقتی چندساعت بعد پژمرده میشود. در اینجا تکنیکی که روانشناسی پیشنهاد میکند این است که ما در وهله اول خودمان برای نیازهایمان ارزش قائل باشیم. مثلا اگر من گل دوست دارم چندوقت یک بار برای خودم احترام قائل باشم و گل بخرم یا اگر مدعی هستم که فرد کتابخوانی هستم و دوست دارم کتاب هدیه بگیرم، در لیست خرید مورد نیازم کتاب هم باشد. تا زمانی که خودمان برای خودمان دوست داشتنی نباشیم و وقت نگذاریم نه کسی میتواند ما را دوست داشته باشد نه به اجبار میتوانیم در دل دیگران جا باز کنیم. درواقع همسر من باید در رفتارم متوجه خواستهها و علاقهمندیهای من بشود نه اینکه در فانتزیها و رویاهایی که دارم.»
بازی حدس و گمان که نیست!
زندگی بازی حدس و گمان نیست و همسرمان هم علم غیب ندارد که از حالات روحی ما باخبر باشد، از همه مهمتر شریک زندگیمان چوب جادو هم ندارد که به سرعت حال روحیمان را تغییر بدهد. گاهی اصلا خودمان هم نمیدانیم که چرا اینقدر به هم ریختهایم و چه چیزی حالمان را خوب میکند چه برسد به همسرمان! هرچند فضای مجازی و زندگیهای نمایشیاش زندگی را طور دیگری نشان میدهند، اما یک رابطه سالم نیاز به گفتگو و صحبت کردن درباره حال و روحیات فردیمان دارد، عملی که سومین تکنیک پیشنهادی فرزانه رمضانی است.
این زوجدرمانگر میگوید: «متاسفانه وقتی با اغلب خانمها هم صحبت میشویم میگویند که چه ارزشی دارد وقتی من خواستههایم را به زبان بیاورم یا خودم به همسرم بگویم که حال مناسبی ندارم؟! اگر من را دوست دارد باید خودش متوجه بشود. اما اینطور نیست اتفاقا ما باید نیاز و خواستههایمان را به زبان بیاوریم و همسرمان را در جریان آنها بگذاریم. مثلا اگر من امروز احساس بدی دارم یا بی دلیل عصبی و به هم ریختهام این حس را به همسرم بگویم نه اینکه قهر کنم، پرخاش کنم و دست آخرهم بحث و دعوا پیش بیاید و من هم دلخور شوم که او حال من را درک نمیکند.
اگر این گفتگو درباره حالت روحی یا خواستههایمان چندین بار اتفاق بیفتد از دفعات بعد همسرمان متوجه حالات و احساسات ما میشود و میداند که برای بهتر شدن حال ما چه کاری باید انجام بدهد.»