این متنی که میخوانید بخشیهایی از نگرانی یک مادر است: «حالم اصلاً خوب نیست امروز اولین دروغ زندگی فرزند شش سالهام را از او شنیدم! اگر دروغ گفتن عادت رفتاریاش شود چه کنم؟ اصلاً میتوانم کاری کنم که راستگو تربیتش کنم؟ چه کنم زمانی که سنش بالا رفت پنهان کاریهای بزرگتری از من نداشته باشد و من محرم اسرار رازهایش باشم؟» اگر شما هم مثل این مادر نگران تربیت درست فرزندتان هستید و به دنبال روشهای راستگو تربیت کردن فرزندتان هستید خواندن این مطلب را برایتان توصیه می کنیم.
«مائده علی اکبری روانشناس و روان درمانگر» در این مطلب قرار است در مورد روشهای تربیتی راستگو شدن فرزندمان برایمان بگوید.
چند اصول کلی برای راستگو شدن فرزندانمان هست که در اینجا میخواهم درباره آن با شما صحبت کنم.
*دروغ نگویید تا دروغ نشوید!
مورد اول اینکه خود والدین جلوی فرزندشان دروغ نگویند. اینکه بزرگ ترها هر موقع خواستند دروغ بگویند و سپس انتظار داشته باشند فرزندشان راستگو باشد تصور غلطی است فرض کنید فرزندتان کنار شماست و با دوستانتان به گردش و دورهمی دوستانه رفته اید، وقتی به خانه بر میگردید همسرتان سوال میکند که کجا بودید جواب میدهید جایی نبودیم رفتم به مادرم سر زدیم و برگشتیم! این تصویر در ذهن فرزندتان میماند و عملاً شما آموزش دهنده دروغگویی به فرزندتان خواهید بود.
*اشتباهات خود را انکار نکنید
مورد دوم اینکه والدین اشتباهات خود را بپذیرند و آن را بیان کنند که فرزند هم ببیند و در تصویر ذهنیاش این بماند که پدر ومادرم هیچ وقت دروغ نمیگویند و همیشه راستگو هستند. مثلاً فرض کنید که یکبار غذای شما خوب از آب در نیامد و سرسفره به اعضای خانواده میگویید امروز موقع پختن غذا کمی بیحوصله بودم و غذا مثل همیشه خوب نشده است احتمالاً با این جواب پدر خانواده مواجه شوید که فدای سرت تو از صبح این همه زحمت کشیدهای حتی اگر احساس میکنی غذا مثل همیشه خوب از آب در نیامده این همه غذای خوب و مرتب خوردهایم. یکبار هم این شکلی. با دیدن این نوع تعامل فرزندتان متوجه میشود که مادرم زحمت خود راکشیده است، ولی نتیجه گرفت، وقتی هم بازگو کرد پدرم قدردارن زحماتش شد و با ناراحتی جوابش را نداد.
*باعث ترس فرزندتان نشوید
مورد سوم اینکه باعث ترس فرزندتان نشوید. مثلاً اگر متوجه شدید که کودکتان دروغ میگوید او را دعوا نکنید که چرا دروغ گفتی؟ بلکه با آرامش با او صحبت کنید. فرض کنید وارد اتاق فرزندتان میشوید و با این صحنه مواجه میشوید که اتاقش خیلی نامرتب و بهم ریخته است و بعد از دیدن این صحنه عصبانی میشوید و داد و بیداد میکنید که کی این اتاق را بهم ریخته است؟ این کار شما باعث ایجا ترس در وجود کودک میشود و فرزند به دنبال پیدا کردن مقصر دیگری خواهد آمد مثلاً میگوید من نکردم و خواهر یا برادرم اتاق را به هم ریخته است.
*توان و ظرفیت فرزندتان را در نظر بگیرید
مورد چهارم اینکه قدردان زحماتش باشید مثلاً زمانی که مسئولیتی را به فرزندتان واگذار کردید و او تمام تلاشش را کرد که وظیفهاش را به درستی انجام دهد قدردان زحماتش باشید و نکته بسیار مهم این است که کاری را از فرزندتان بخواهید که با سن و سال و روحیاتش تناسب دارد اینطور نباشد که کاری بیش از توان و ظرفیتش از او بخواهید و او نتواند انجام دهد و وقتی کار خراب شد به دنبال پیدا کردن بهانه یا دروغ و پنهان کاری باشد.
*به وعدههای خود عمل کنید
مورد پنجم به وعدههایی که به فرزندتان میدهید عمل کنید. وقتی به فرزندتان میگویید که اگر اسباب بازیهایت را خودت جمع کنی من هم آن کیکی را که دوست داری برایت درست میکنم اگر فرزندتان به وظیفه خود عمل کرد شما هم نسبت به قولی که به فرزندتان دادهاید متعهد باشید تا فرزند شما هم بداند که شما با او صادق هستید. بدقولی شما این تصور را در او ایجاد میکند که شما به او دروغ گفتهاید تا به خواستهتان برسید.
*با مهربانی فرزندتان را غنی از محبت خود کنید
مورد ششم رفتاری با فرزندتان داشته باشید که او حس کند در چشم والدینش بسیار دوست داشتنی است و نیاز به دیده شدن در نگاه شما نداشته باشد. فرزندتان باید آنقدر غنی از محبت شما باشد که نخواهد با دروغگویی و بزرگ نمایی خود را در پیش والدینش محبوب کند.
*از خوبیهای راستگویی برایش بگویید
مورد هفتم همیشه از خوبیهای راست گویی با او صحبت کنید و زمانی که متوجه شدید پنهان کاری نمیکند و همیشه با شما صادق است او را تحسین کنید و رفتار مثبتش را ارج نهید. وقتی فرزند شما بداند که در نگاه شما راستگویی خیلی ارزش دارد او هم نسبت به دروغ گفتن حس بدی پیدا میکند؛ و در آخر اینکه کودکان آینههای رفتاری والدین خود هستند سعی کنید در ابتدا خودتان الگوی مناسبی برای فرزندتان باشید و بعد انتظار خوب بودن از فرزندتان داشته باشید.