به گزارش سیناخبر مأنوس بودن با کتاب برابر است با زندگی در کنار بهترین ذهنهای جهان، کتاب خواندن یعنی همراه بودن با تجربههای متنوع و زیبا در زندگی. کتابخوان شدن یعنی عمیقتر فکر کردن، بهتر دیدن دنیا، دور شدن از هیاهو و توهم آگاهی که فضای مجازی به آن دامن میزند و شاید بهترین زمان برای ایجاد و تحکیم این عادت خوب، روزهای کودکی باشد. بسیاری از خانوادهها هم دوست دارند به جای این که فرزندشان به گوشی و تبلت خیره شود، کتاب بخواند تا به یادگیری علاقهمند شود؛ انواع هوش هشتگانه و به خصوص هوش هیجانیاش ارتقا پیدا کند، استعدادهایش کشف و زمینه رشد آنها فراهم شود، تمرکزش افزایش پیدا کند، به یادگیری و دنیای علم علاقهمند شود و حتی کنار مطالعه غیردرسی، در درسها موفق شود، دایره لغاتش افزایش پیدا کند و چندین و چند فایده دیگر که مطالعه دارد، اما مشکل این جاست به رغم وجود عناوین جذاب و متنوع برای کودکان و نوجوانان، خیلی از آنها تمایل زیادی به مطالعه ندارند و به اصطلاح کتابخوان نمیشوند. در این پرونده ۱۸ تکنیک حیاتی را برای این که کودکتان کتابخوان باشد با هم مرور میکنیم؛ به شرط آن که خودتان حوصله کنید و این مطالب را تا آخر بخوانید.
الگوی خوبی باشید
کودکان بیشتر از هر حرف، نصیحت و توصیهای، بهرفتار ما نگاه میکنند. نمیشود خودمان به بهانه کار و خیلی چیزهای دیگر همیشه گوشی دستمان باشد یا حوصله مطالعه نداشته باشیم و از طرفی از فرزندمان انتظار داشته باشیم مطالعه را جدی بگیرد. وقتی ما برای مطالعه بهانه بیاوریم؛ طبیعتاً همین رفتار را به فرزندمان منتقل میکنیم. بچهها آینه رفتار ما هستند و به شدت از ما تاثیر میگیرند. وقتی یک بچه از نوزادی چشم باز کند و مادر و پدرش را در حال مطالعه ببیند؛ این رفتار را بخشی از زندگی میداند. به شرط این که با مطالعه افراطی و بیتوجهی، خاطره بدی از کتاب توی ذهنش حک نکرده باشید. در ضمن اگر تا الان به دلیل مشغله زندگی، مطالعه را جدی نگرفتید به دو دلیل رفتارتان را اصلاح کنید. اول این که الگوی خوبی برای فرزندتان باشید، دوم این که مطالعه کمک میکند والدین بهتری باشید و مهارتهای بیشتری در زندگی فردی و اجتماعی کسب کنید و در نهایت کتاب خواندن این فرصت را برای محیط خانه و خانواده فراهم میکند تا درباره موضوعات مختلف صحبت کنند.
رفاقت با کتاب قبل از مدرسه
لازم نیست برای کتابخوان شدن و ایجاد رفاقت بین فرزندتان و کتاب، حتماً تا با سواد شدن او صبر کنید. کتابهایی زیبا با نقاشیهای چشمنواز برایش بخرید و بخوانید. اجازه بدهید گاهی براساس نقاشیها خودش یک داستان تعریف کند. از این که یک کتاب، بهخصوص شعر را بارها و بارها بخوانید، خسته نشوید. انتظار هم نداشته باشید بچه ۳، ۴ ساله کتاب را پاره نکند و سالم نگه دارد. اگر شبها برایش قصه میخوانید، سعی کنید همان هم براساس کتاب باشد. خلاصه شروع انس گرفتن کودک با کتاب باید قبل از دوران مدرسه باشد. به تازگی کتابهایی پارچهای که پاره نمیشوند، کتابهایی مخصوص حمام و حتی کتابهایی که تصویرسازیهایش با پازل هستند، ارائه شده که میتواند برای کودکان جذاب، بیخطر و مفید باشد.
انتخابهای جذاب داشته باشید
گام مهم در کتابخوان شدن فرزند شما این است که با کتاب انس بگیرد. برای همین لازم نیست هر کتابی که میخواند پیام مستقیم داشته باشد و کاملاً آموزنده باشد. اجازه بدهید اول کتاب دوست شود و بعد مسیرش را یواش یواش پیدا کند. برای همین کتاب خریدن را به فرایندی جذاب برایش تبدیل کنید. بگذارید داخل کتابفروشی بگردد، بازی کند و کتاب انتخاب کند. گاهی هم شما کتاب را برایش انتخاب کنید، اما اولویت اول باید این باشد که جلد و صفحات داخلی کتاب جذاب باشد و حس خوبی به کودک منتقل کند. در این بین درباره برخی آثار که ارزان هستند دقت کنید که یا ترجمه ضعیفی دارند، یا تصویرسازی آنها تولیدی نیست یا محتوایشان ضعیف است. خواندن یک کتاب استاندارد و مناسب بهتر است از چند کتاب ضعیف و بیمحتوا. کتاب خوب، میتواند با شعر، قصه و بازی به کودک رفتارهای درست را یاد بدهد. اما اول با کودک رفیق میشود.
کودک را تشویق کنید
فرایند کتاب خواندن کودک را جدی بگیرید، هنگام خواندن کتاب او را تشویق کنید، برایش خوراکی ببرید. درباره کتابی که میخواند با او صحبت کنید. از او بخواهید خلاصهای از آنچه را خوانده، توضیح دهد. درباره تجربههایتان در کودکی به او بگویید. وقتی کتاب را تمام کرد یک جایزه کوچک به او بدهید و بگویید جایزه بزرگتر این بوده که لذت یاد گرفتن را تجربه کرده است.
قول و قرار یا چالش خانوادگی بگذارید
میشود در زمان مشخصی از روز یا هفته، زمان خاصی را به مطالعه خانوادگی اختصاص داد تا هر کس کتاب خودش را بخواند. فضا مهیای کتابخوانی باشد و لذتش هم زیاد شود. در هرکاری پایه داشتن جالب است. ضمن این که وقتی جّو خانه در زمان مشخصی به این شکل باشد مانعی برای مطالعه و درک مضمون کتاب وجود ندارد. برای جذابتر کردن این فرایند میتوانید چالش تعریف کنید. یعنی بگویید هرکس کتابش را زودتر تمام کرد یا به فلان صفحه رسید، برنده است. بچهها بیشتر اوقات این فضای رقابتی را دوست دارند و فرایند کتاب خوانی را برایشان جذاب میکند.
زیادهروی نکنید
نه در کتاب خواندن خودتان، نه در تشویق فرزندتان به کتاب زیادهروی نکنید تا کتاب برایش دافعه نداشته باشد. کودک نباید کتاب و مطالعه را به شکل مانعی بین رابطه والد و فرزندیاش با شما ببیند. همین طور نباید کتاب را تحمیل شده احساس و فکر کند آن را جایگزین تفریح و بازی برایش کردهاید.
تاثیر رفقا را جدی بگیرید
کتابخانه مدرسه و محله، عضویت در یک باشگاه کتابخوانی، ارتباط با دوستانی که اهل کتاب هستند، تشکیل گروهی از بچههای فامیل یا محله یا مجتمع که کتاب بخوانند، دربارهاش صحبت و کتابها را با هم مبادله کنند و… هر کدام میتواند عطش بیشتری برای مطالعه در فرزندتان ایجاد کند. گروههای همسن و سال نقش زیادی در مختصات دنیای کودکان دارند و هویت مهمی به آن میدهند. اگر این هویت درست تعریف شود میتواند چارچوب خوبی برای رفتار کودک تعریف کند. البته در چنین اقدامی هم نباید افراط کرد و باید گروه بازی و تفریح هم داشته باشد تا برای بچهها جذاب باشد.
روشهای مطالعه را متنوع کنید
کتاب خواندن فقط مطالعه نسخه کاغذی نیست. داستان صوتی، نسخه الکترونیک، پادکست، فیلمها و پویانماییهای اقتباسی و… هر کدام میتواند برای کودک جذاب باشد و بخشی از وقت او را پر کند. به طور مثال کتاب صوتی برای قبل از خواب مناسب است. اگر کودک شما کم کم نوجوانی شده که با اتوبوس و مترو به مدرسه و کلاس میرود، میتواند پادکست گوش بدهد و… گاهی میتوانید یک کتاب از چهرهای مثل هانس کریستین اندرسن را به او معرفی کنید و بعد یک فیلم یا پویانمایی کوتاه اقتباسی برایش بگذارید تا با اثرگذاری دنیای کتاب روی دیگر زمینهها آشنا شود و بداند میتواند حتی با تماشای فیلم و پویانمایی خوب هم فعالیتی فرهنگی و مفید داشته باشد.
همیشه کتاب همراهتان باشد
برگردیم به نکته اول که باید الگوی فرزندتان باشید. یکی از راههای کتابخوان شدن، زنده کردن وقتهای مرده است. پس همیشه کتاب یا نسخه صوتی و الکترونیکی اش همراهتان باشد تا وقتی معطل شدید کتاب بخوانید و فرزندتان هم با این موضوع آشنا شود که زمانهای مرده فرصت خوبی برای کتابخوانی است؛ صف خرید، زمان انتظار برای رسیدن مترو و اتوبوس و… موقعیتهای فراوان دیگری که با کتاب زنده میشوند.
جای دنج با وسایل مناسب تدارک ببینید
بد نیست خانهتان یک جای مخصوص برای کتابخوانی داشته باشد که خوشگل و زیبا و ترغیب کننده باشد. جایی که کمی خوراکی هم در دسترس باشد، همینطور چراغ مطالعه، دفترچه برای خلاصهنویسی، کتابخانه اختصاصی کودک و حتی نشانکهای مخصوص خودش. هرکدام از این بهانههای ساده میتواند حس خوبی برای کتابخوانی فرزندتان ایجاد کند و بداند کتاب خواندن یک فرایند مهم است. فقط مواظب باشید تشریفات کتابخوانی از خودش جلوتر نرود و این عادت را تبدیل به یک رفتار که از محتوا خالی شده، نکنید.
مجلات را نادیده نگیرید
فلسفه مطالعه این است که چیزهای خوب یاد بگیریم و رشد کنیم. مجلات بهخصوص در حوزه کودک و نوجوان میتوانند هم به سهم خودشان سرگرمکننده، آموزنده و شکل دهنده روحیات فرزندتان باشند، هم عادت مطالعه را در کودکان ایجاد کنند تا آنها هم کم کم اهل کتاب بشوند. برای همین خرید یا اشتراک مجلات را جدی بگیرید.
کتابهای متنوع بگیرید
کتاب خواندن قرار است برای ما سرگرمکننده، کاربردی، دوستداشتنی و البته آموزنده باشد. گاهی بد نیست برای این که مسیر سرگرمی فرزندتان کتاب باشد برایش کتاب کاردستی، معما، ماز، چیستان، نقاشی، بازی و… بخرید. گاهی متناسب با رشته ورزشی موردعلاقهاش کتاب بخرید. در مواردی کتاب خواندنش را کاربردی کنید. به طور مثال اگر به نجوم، عکاسی و… علاقه دارد کتابی در آن زمینه بخرید تا دنیای موردعلاقهاش حول محور کتاب توسعه پیدا کند.
کتاب خواندن را کاربردی کنید
در ادامه نکته قبلی درباره این که به فرزندتان کمک کنید مهارتهایش را به جای تکیه بر فضای مجازی با کتاب افزایش دهد؛ به او به صورت عینی و البته نه در قالب یک نصیحت ملالآور، نشان دهید کتابخوانی چه اثری روی زندگی خودتان داشته است. به طور مثال اگر مطالعه یک کتاب در توسعه فردی شما موثر بوده و اگر یک کتاب باعث شده در زندگی شغلی موفقتر باشید ماجرایش را برای فرزندتان تعریف کنید. گاهی درباره کتابها صحبت کنید. به او بگویید اگر جای شخصیت اصلی بود، چه میکرد؟ و…
کودک را به فعالیتهای فوق برنامه ترغیب کنید
فعالیتهای فوق برنامه مدارس یا انجمنها و کلاسها و کارگاهها باعث میشود کودکان به کتابخوانی ترغیب شوند. وقتی کودک تصمیم میگیرد یک دکلمه برای سر صف مدرسه آماده کند، وقتی تصمیم میگیرد برای کلاس علوم یک تحقیق انجام دهد و وقتی در یک کلاس فوقبرنامه شرکت میکند که بچهها را به مطالعه بیشتر ترغیب میکنند؛ همه اینها فرصتی برای مطالعه بیشتر است.
کتاب را با فیلم، مستند و … تلفیق کنید
بسیاری از فیلمها، سریالها یا مستندها با جرقه خوبی که در ذهن مخاطب میزنند کنجکاوی او را برای مطالعه بیشتر در یک زمینه فراهم میکنند. به طور مثال فیلم «میانستارهای» کریستوفر نولان میتواند باعث شود کودکان و نوجوانان علاقهمند به نجوم درباره مفاهیمی، چون «سیاهچاله»، «کرمچاله»، مفهوم بُعد و زمان، شوق یادگیری بیشتر و مطالعه پیدا کنند. البته در اجرای این تکنیک باید سن، حوصله و شوق کودک را در نظر گرفت.
روی فونت، نور و صفحهآرایی حساس باشید
مطالعه باید تجربهای دلچسب برای کودک باشد، پس کتابی بخرید که کاغذ استاندارد داشته باشد، رنگ متن چاپی، زمینه آن، اندازه فونتها و حتی نوع فونت باعث آزار چشم کودک، ایجاد خستگی و خوابآلودگی و… نشود. صفحهآرایی خوب و استانداردی داشته باشد. نور محل مطالعه، ویژگی صندلی و میز و… را بررسی کنید تا باعث خستگی کودک نشود و خلاصه جوری باشد که دوست داشته باشد یک کتاب را تمام کند.
هدف، نابغه شدن کودک نیست
فراموش نکنید کودک به بازی، کنجکاوی، درک جهان با مشاهده و تجربه نیاز دارد. کتاب باید کودک را در مسیر رشد استعدادها و نیازهایش قرار دهد. درک دنیای کودک و رویاهایش، همین طور استعدادهایی که دارد به انتخاب بهتر این که چه کتابی برایش جذاب است و باید بخواند، کمک میکند. برای شناختن بهتر این دنیا و حتی ساختنش، مطالعه کتابهای متنوع بسیار اثرگذار است. اما همه اینها باید در این راستا باشد که کودک به بهترین خودش تبدیل شود. قرار نیست همه کودکان در یک زمینه نابغه شوند، محاسبات عددی را ذهنی حل یا پایتخت همه کشورها را حفظ کنند. یک کودک میتواند فوتبالیست شود، یکی نجار، آن یکی کمدین و…
کتاب را با سرگرمی گره بزنید
کتاب باید یک رفیق پایه برای کودک باشد و زمینه سرگرمی و نیاز او به بازی و تحرک را فراهم کند. به طور مثال کتاب آموزش تردستی بخرید و از او بخواهید ترفندهای کتاب را اجرا کند. کتاب نمایش نامه بخرید و بگویید بخشهایی از آن را اجرا کند. از او بخواهید با کمک کتاب و خلاقیت خودش بازیهای حرکتی و جالب ابداع کند و با دوستانش انجام دهد. چنین کتابهایی محتوای سرگرم کننده مثل معما، چیستان، سودوکو و آزمون هوش ندارند (نکته ۱۲)، اما نتیجه مطالعهشان سرگرمی و مهمتر توجه به نیاز اصلی بچهها یعنی بازی با همسنوسالان و تحرک است.