به گزارش روز چهارشنبه سیناخبر پشم گوسفند یکی از محصولات استراتژیک در دنیا است که بین سایر پشمهای حیوانی در دنیا مهمترین نوع به شمار میرود و بازار جهانی پشم جهان را به تصرف خود درآورده است.
داستان پشم گوسفندان در کشور بسیار غمانگیز است و معمولاً بخش مهمی از پشم گوسفندان ایرانی به دلایل مختلف از جمله نبود مشتری و پایین بودن قیمت پشم و نبود زیرساختهای صنعتی برای تبدیل به محصول نهایی از بین میرود و آنگاه ایرانیان عاشق فرش، به جای فرشهای دستبافت پشمی خوشرنگ و نگار ایرانی مرغوب و سازگار با محیط زیست خانههای خود را از فرشهای اکریلیک، پلیاستر، پلی پروپیلن فرش میکنند.
سالها پیش در خانوادههای روستایی و عشایر مادران و بانوان و بهویژه مادربزرگهای خانواده پشم چیده شده گوسفندان را با مهارت خود به صورت دستی و سنتی به نخ دستریس تبدیل میکردند که این نخهای دستریس به دلیل کیفیت و مرغوبیت بالا از نقش مؤثری در کیفیت فرش دستبافت و سایر هنرهای صنایع دستی مرتبط داشت.
مادربزرگها پشم گوسفندان را به صورت دستی به نخ دستریس تبدیل میکردند
عشایر قبل از پشم چینی، گوسفندان را در یک رودخانه یا برکهای میشویند تا پشم گوسفندان از گرد و خاک، خارهای چسپیده به پشمها و حشرات موذی پاک و تمیز شود. شستشوی گوسفندان معمولا توسط جوانان ایل انجام میشود و آنان گوسفندان را به کنار برکهای میبرند و یکی یکی میشویند.
ایرانیان عاشق فرش، به جای فرشهای دستبافت پشمی خوشرنگ و نگار ایرانی خانههای خود را از فرشهای اکریلیک، پلیاستر، پلی پروپیلن فرش میکنند.
پس از گذشت یک روز از خشک شدن پشم گوسفندان، پشم چینی به صورت گروهی و دسته جمعی آغاز می شود.
تجهیزات مورد نیاز پشم چینی
عشایر برای چیدن پشم گوسفندان خود به وسایلی همچون چهره(قیچی مخصوص)، لباس کار، چکمه و دستکش نیاز دارند. آنها ابتدا دست و پای گوسفندان را با طناب به هم میبندند و سپس با چهره یا قیچی مخصوص به طوری که گوسفند زخمی نشود شروع به پشم چینی می کنند.
دامداران ایرانی معمولا سالی یک بار در فصل بهار و در خردادماه دامهای خود را پشم چینی میکنند. بهترین زمان برای پشم چینی با توجه به نوع آب و هوا و درجه حرارت تعیین میشود.
تبدیل شدن پشم ها به نخ بر روی دوک با هنرنمایی زنان عشایری
این تاب خوردن نخ بر دوک هم حکایتی دارد، حکایتی قدیمی از زندگی پرجنب و جوش عشایر. در پشمچینی زنان هم مشارکت دارند و مردان را در این سنت دیرینه یاریگرند. آنان پشمهای چیده شده را از روی زمین برمیدارند و همه را در گوشهای جمع میکنند.کم کم پشم همه گوسفندان چیده میشود و پشمها در گونیهایی جمع میشوند. پشم ماده اولیه صنایع دستی عشایر همچون گلیم، جاجیم، گبه و توبره است.
سروناز زن عشایری میگوید: پشمهای چیده شده را حلاجی میکنیم بعد با وسیلهای به نام دوک پشمهای حلاجی شده را به نخ تبدیل میکنیم.
وی بیان کرد: از نخ حاصل از پشمچینی دامها جاجیم، گلیم، گبه، مفرش و توبره درست میکنیم.
جمعیت عشایر شهرضا و دهاقان نزدیک به ۸۰۰ خانوار است که ۳۵۰۰ نفر جمعیت دارند از ۱۸۵ هزار نفر جمعیت شهرضا و دهاقان ۳۵۰۰ نفر یعنی ۱ و ۸ دهم درصد عشایر هستند. کل عشایر این دو شهرستان از ایل قشقایی طایفه درهشوری هستند که شامل تیرههای عاشوری، نوروزی، عربلو، قرمزی، قرخلو، یلمه، آهنگر، خیرات لو و ابوالکرلو هستند.
هم به نام دلالان و هم به کامشان
کربلایی محمد هم که دلِ پُری از اوضاع کُرک و پر ریخته پشم دارد، میگوید: دلمان بیشتر از این به درد میآید که پشم ما حتی برندسازی هم نشده و در حقیقت، این پشم با کیفیت نه به نام ما و نه به کام ماست.
در حالی که قیمت فروش پشم از سوی دلالان به ۱۰ هزار تومان هم میرسد، کربلایی محمد میگوید: ما که پشم از خودمان است و هم نخ؛ اما دلالان پشم را کیلویی ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان میخرند و نخ را کیلویی ۸۰ هزار تومان تحویل بافندهها میدهند.
دلمان بیشتر از این به درد میآید که پشم ما حتی برندسازی هم نشده و در حقیقت، این پشم با کیفیت نه به نام ما و نه به کام ماست
وی ادامه داد: عشایر، پشم گوسفندهایشان را به دلالها میفروشند و چون شهرضا صنایع تبدیلی ندارد بعد از فرآوری، دوباره نخها را با قیمت بیشتری به خودمان میفروشند.
صنعت پشم، چرم و تولید و فرآوری آن در کشورمان مغفول مانده است
رئیس اداره امور عشایر شهرضا با اشاره به اینکه عشایر گوشت قرمز ۱۶ نفر از جامعه شهری را تامین می کند، گفت: کل تولیدات عشایر همه از طبعیت به دست میآید و نسبت به جمعیتشان ۲۵ درصد تولیدات جامعه توسط عشایر تامین میشود و با این جمعیت کم سهم بزرگی در تولیدات کشور دارند.
مجید نادری درهشوری میگوید: صنعت پشم، چرم و تولید و فرآوری آن در کشورمان مغفول مانده است، اگر شرکت تعاونیهای عشایری به صورت کلی هماهنگ باشند که محصولات عشایر را خریداری کنند و در کارگاههای خود فرآوری کنند، بیشترین سود در جیب عشایر و بعد شرکت تعاونیها میرود این درآمد نیز به خود کشور باز میگردد.
پشم را واسطهها میخرند و در این چرخه معلوم نیست پشم کجا صادر میشود
نادری درهشوری بیان کرد: پس از پشمچینی، پشم تولید شده از دام عشایر در چند چرخه مختلف قرار میگیرد، قسمتی از پشم تولید شده توسط زنان عشایری به نخ تبدیل شده و برای بافت صنایع دستی همچون جاجیمبافی مورد استفاده قرار میگیرد.
وی با انتقاد از اینکه پشم را واسطهها میخرند و در این چرخه معلوم نیست پشم کجا صادر میشود، ادامه میدهد: سود خرید پشم از عشایر به جیب دلالها میرود در صورتی که از عشایر بسیار ارزان میخرند و قیمت آنقدر ناچیز است که قابل گفتن نیست.
سود پشمچینی هم به عشایر نمیرسد
محمد از چوپانان عشایر شهرضا هم بیان میکند: هر سال در زمان پشمچینی مقدار قابل توجهی پشم از دامها تولید میشود اما هیچ برنامهای از سوی دولت یا سازمان عشایری برای خرید این محصولات وجود ندارد.
وی با بیان اینکه از دیرباز تاکنون پشم یکی از اصلیترین مواد اولیه در صنایع نساجی و تهیه پوشاک بوده است، ادامه میدهد: علاوه بر نساجی و قالیبافی پشم در زمینههای متعدد دیگر همچون بافندگی نیز پرکاربرد است اما همچنان خامفروشی این تولیدات ادامه دارد و نه مسئولان به فکر استفاده از این ظرفیت هستند و نه عشایر سود چندانی از آن میبرند.
دلالها با قیمت پایین پشم تولیدی را از عشایر میخرند و به صورت خام به کارگاههای رنگرزی و ریسندگی در دیگر استانهای کشور میفروشند.
این چوپان عشایر تأکید میکند: در قوم ما، زمان پشمچینی در اوایل تیرماه هر نفر در روز بین ۲۵ تا ۳۰ گوسفند را پشمچینی میکند و هر گوسفند بین یک تا ۲ کیلو پشم دارد که فروش این پشمها میتواند به اقتصاد عشایر کمک کند؛ اما دلالها با قیمت پایین پشم تولیدی را از عشایر میخرند و به صورت خام به کارگاههای رنگرزی و ریسندگی در دیگر استانهای کشور میفروشند.
وداع با دوک ریسی و تولید نخ
تا همین چند سال پیش به دلیل رونق قالی بافیهای خانگی و جاجیم در استان و شهرستان، تبدیل نخ به ریسه و فروش آن سودآوری و توجیه نسبتا بالایی داشت و در بیشتر مناطق روستایی و عشایر استان هم شاهد دوکریسی در میان بانوان بودیم اما اکنون با به قهقرا رفتن این صنایع خانگی، رمقی برای تبدیل نخ به ریسه نیز باقی نمانده است.
به دلیل اینکه صنعتی در حوزه ریسندگی و بافندگی در شهرستان نداریم، زنان عشایری و روستایی هم رغبتی برای این کار ندارند و در شرایط فعلی تنها گزینه، خام فروشی پشم و یا دور ریختن آن است و بس.
به هر حال زندگی عشایری که مملو از کار و تلاش، تولید، صداقت، صمیمیت، سادگی، وطن پرستی و تمام صفات و اعمال نیکویی است، امروزه نیاز اصلی یک جامعه برای توسعه و تعالی در ابعاد مختلف است. عشایر بهترین الگو برای تولید ملی هستند. کسانی که نه تنها خوراک و پوشاک و سایر مایحتاج خود را بلکه نیازمندیهای جامعه روستایی و شهری را نیز بدون هیچ چشم داشتی تهیه میکنند.