چند بار پیش آمده دربارهی بچههایی شنیده باشید که در مدرسه چندان موفق نبودند، اما در بزرگسالی به مدارج شغلی بالایی رسیدند؟
در ادامه میخواهیم ببینیم چرا دانش آموزان ضعیف و تنبل اغلب بسیار موفقتر از دانش آموزان زرنگ هستند.
۱- اهمیتی به نمره نمیدهند
برای بسیاری از دانش آموزان زرنگ، نمرات درسی نشانهی موفقیت اند: اگر نمرهی خوبی بگیرند معنایش این است که به چیزی دست یافته اند. با این حال، نمره مقولهای سلیقهای است و تنها به کیفیت دانش بستگی ندارد، بلکه عوامل دیگری همچون معلم و وضعیت خلق و خوی او هم در آن دخیل است. دانش آموزان تنبل برای ثابت کردن موفق بودن شان نیازی به نمره ندارند. آنها در مسیر دنبال کردن اهداف شان، برای به دست آوردن تمجید دیگران تلاش نمیکنند و بیشتر به رضایت خاطر خودشان از کاری که انجام داده اند اهمیت میدهند.
۲- برای خوب به نظر رسیدن تلاش نمیکنند
برای دانش آموزان زرنگ در اغلب موارد بسیار مهم است که ذهنیت خوبی از خود برای معلم شان بسازند. به همین دلیل است که سعی میکنند فعال باشند، حتی زمانی که علاقهای به یک درس ندارند. اما دانش آموزان تنبل تلاش نمیکنند کسی را تحت تأثیر قرار دهند. آنها گرچه به معلمهای خود احترام میگذارند، اما کاری که دل شان نمیخواهد را انجام نمیدهند.
در بسیاری از مواقع، افراد این الگوی رفتاری را در دوران بزرگسالی در ارتباط با رئیس خود نیز دارند.
۳- همهی کارها را به تنهایی انجام نمیدهند
بسیاری از دانش آموزان زرنگ این قانون را برای خود دارند: «اگر میخواهی کاری انجام شود، آن را تنهایی انجام بده.» دلیلش این است که آنها عادت دارند در همهی مراحل کار حضور داشته باشند و خود همه چیز را کنترل کنند. در مقابل، دانش آموزان تنبل از دیگران برای رسیدن به چیزی که میخواهند استفاده میکنند.
در دوران بزرگسالی نیز افراد این الگوی رفتاری را در پیش میگیرن؛ در حالی که برخی با به عهده گرفتن چیزی بالاتر از توان واقعی شان، خود را خسته میکنند، برخی هم هستند که وظایف خود را به افراد مختلف میسپارند.
۴- اجازهی بی نقص نبودن را به خود میدهند
بعضی افراد این قانون را برای خود دارند که «یا کاری را بی عیب و نقص انجام میدهم یا اصلاً انجامش نمیدهم». زندگی با چنین نگرشی بسیار دشوار است، چون موفق بودن در همهی زمینهها ممکن نیست. بعضی افراد سالهای زیادی از عمر خود را صرف شغلی میکنند که هیچ جای پیشرفتی ندارد و هرگز دل به دریا نمیزنند و کاری را انجام نمیدهند که واقعاً به آن علاقه دارند.
یک مثال: «من در یک دانشکدهی هنر درس میخواندم و در آنجا پسری بود که در کارش عالی بود، ولی در دوران دبیرستان دانش آموز خیلی زرنگی نبود. اما این موضوع باعث نشد او به یکی از بهترین هنرمندان گرافیتی کشور تبدیل نشود. او حالا با افرادی از سرتاسر دنیا همکاری دارد؛ و اگر میخواست کمال گرا باشد و نمراتش برایش مهم بود، هیچوقت استعدادش کشف نمیشد.»
۵- چند کار را همزمان انجام نمیدهند
دانش آموزان تنبل هرگز خود را مجبور به انجام کارهایی نمیکنند که علاقهای به آنها ندارند، به خصوص کارهایی که به نظرشان بی فایده است. به جای این کار، تمرکز خود را بر روی چیزهایی میگذارند که واقعاً به آنها علاقه دارند. دانش آموزان زرنگ، اما دائماً در حال درس خواندن اند تا دانش آموز خوبی باشند.
دانش آموزان زرنگ اغلب سالهای زیادی از عمر خود را صرف روابط بد و شغلهایی میکنند که جای پیشرفت ندارند.
این مثال منطق دانش آموزان تنبل را به خوبی نشان میدهد، ماجرایی که توسط صاحب یک شرکت بزرگ روایت شده است: «من ۷ بار مدرسه عوض کردم و همیشه دانش آموز بدی بودم. دلم نمیخواست درسهایی را بخوانم که علاقهای به آنها نداشتم. یک زمانی دیگر به کلاس ریاضی نمیرفتم. اما در عین حال داشتم دربارهی خیلی چیزها که دوست شان داشتم مطالعه میکردم. علاوه بر این، در دورهای که معلم هایم اصلاً نمیدانستند اینترنت چه هست، من داشتم از آن استفاده میکردم. من همهی وقت آزادم را صرف گشتن در اینترنت، بازی با کامپیوتر، کتاب خواندن یا بیرون قدم زدن میکردم.»
۶- علاوه بر تکالیف مدرسه کارهای دیگری هم برای انجام دادن دارند
دانش آموزان تنبل وقت آزاد خود را آنطور که دل شان میخواهد میگذرانند: آنها کتاب میخوانند، ورزش میکنند، موسیقی کار میکنند، میرقصند یا با بچههای دیگر بازی میکنند.
به گفتهی روانشناسان، دانش آموزان زرنگ برای استراحت کردن دچار مشکل اند، چرا که نه تنها به لحاظ ذهنی، بلکه به لحاظ روانی نیز تحت فشار قرار دارند. متأسفانه این مشکل تا دوران بزرگسالی با آنها باقی میماند. آنها اغلب احساس اضطراب میکنند، چون از اینکه نتوانند انتظارات دیگران را برآورده کنند میترسند.
۷- مشکلی با شکست خوردن ندارند
همهی ما کسانی را میشناسیم که خیلی سخت با شکستهای خود کنار میآیند. آنها با کوچکترین اشتباهات هم مانند یک مشکل بزرگ برخورد میکنند. دانش آموزان تنبل به گرفتن نمرههای خوب و بد عادت دارند. برای آنها گرفتن یک نمرهی بد (یک شکست) پایان دنیا نیست. آنها در زندگی واقعی هم بسیار بهتر از پس اضطراب برمی آیند و بعد از هر اشتباه بسیار راحتتر دوباره سرپا میشوند.
۸- آمادهی ریسک کردن اند
کسانی که در مدرسه چندان موفق نبودند مجبور بودند دائماً خود را با شرایط وفق دهند. آنها به خودشان اجازه میدادند که خیال پردازی کنند و بر اساس برنامهای که والدین شان برای آنها داشتند عمل نکنند. به همین دلیل در دوران بزرگسالی نیز بهتر از پس اشتباهات شان برمی آیند.
آنها اگر دل شان بخواهد که دانشگاه را رها کنند، شغل شان را تغییر دهند یا به کشور دیگری مهاجرت کنند، این کار را خواهند کرد. آنها به خودشان و چیزی که میخواهند گوش میدهند.