به گزارش روز دوشنبه سیناخبر رضایی در رشتهی آموزش ابتدایی و در پردیس شهید چمران دانشگاه فرهنگیان تهران تحصیلات تکمیلی خود را گذرانده و در حال کار روی پایاننامهی تحصیلات تکمیلی خود با موضوع بررسی و تطبیق قانون اساسی و اساسنامهی مدارس مختلف است.
آقای رضایی میگوید: «بنده چون تنها زندگی میکنم باید خودم غذا تهیه کنم؛ یک شب بعد از استفاده از کنسرو، به ذهنم رسید که در روستا هم، مانند شهر ظرف کنسرو را از سایر زبالهها تفکیک کنم و به مأمورین شهرداری تحویل دهم؛ اما کمی پس از بررسی، چالشی به ذهنم رسید مبنی بر اینکه، این کار ارزش ندارد و زمان زیادی برای نگهداری ظروف موردنیاز است تا به یکمیزان مشخص برسد و آنها را تحویل مراکز بازیافت در دسترس دهم و این در حالی است که در شهر ما مرکز بازیافتی وجود ندارد.»
آقای معلم ادامه میدهد: «در همین حین، فکر کردم که ایکاش میشد این ظروف را تجمیع کرد؛ مثلاً ماهیانه یکی یا دوتا از این ظروف در منزل من، یکی دو تای دیگر در منزل همسایه و همچنین در منزل دیگری سه یا چهارتا و به همین ترتیب، این ظروف جمعآوری شوند؛ چقدر خوب میشد مراکزی برای این کار وجود داشت. همانطور که میدانید در شهرهای بزرگ چنین کارهایی صورت میپذیرد ولی در شهرهای کوچک از آنجاییکه توجیه اقتصادی ندارد، این کار انجام نمیشود و بهصورت دورهگردی بازیافتیها جمعآوری میشوند.»
وی از شکلگیری ایدهای در ذهنش میگوید و توضیح میدهد: «به ذهنم رسید که مدارس این کار را انجام دهند؛ مدارس در جامعه فراگیر هستند و معمولاً در هر خانواده یک دانشآموز وجود دارد و ما اگر بچهها را توجیه کنیم تا این کار را بهصورت داوطلبانه و خودجوش انجام داده و زبالههای قابلبازیافت را به مدرسه تحویل دهند و در ازای آن، برای ترغیب به انجام این کار، مشوقهایی مانند کارت امتیاز در نظر بگیریم و بعد در ازای دریافت کارتهای امتیاز، کتاب، لوازمالتحریر و… به آنها بدهیم میتوان هم آموزشی مهارتمحور به بچهها ارائه داد و هم فرایند تفکیک زباله را ساماندهی کرد.»
آقای رضایی اینگونه ادامه میدهد: «هدف از آموزش و پرورش، آمادهکردن فرد برای زندگی در جامعه است. به ذهنم رسید در کنار جمعآوری و تفکیک زبالهها، دانشآموزان وزنکردن را هم یاد بگیرند؛ یکی از مسائل خیلی مهم در آموزش و پرورش ما در حال حاضر این است که دانشآموزان در زندگی با مسائلی که در ریاضی آنها وجود دارد برخورد نمیکنند و خروجی آن در آزمونهای تمیز و پرلز مشخص میشود که معمولاً ما در رتبههای آخر قرار میگیریم؛ چراکه دانشآموزان در کتاب ریاضی مفهوم جرم و واحدهای گرم، کیلوگرم و… را میخوانند ولی در دنیای واقعی خیلی از آنها به این موضوعات برخورد نمیکنند.»
آقای معلم در اجرای طرح تفکیک زبالهها میخواهد درس جرم و وزن را هم بهصورت مهارتمحور به دانشآموزان بیاموزد؛ او برای این کار برنامه میریزد تا زبالهها را وزن کرده و از بچهها تحویل گرفته و در ازای هر کیلوگرم ۱۰۰ امتیاز به دانشآموزان بدهد.
او در مراحل بعدی که طرح را بهاصطلاح چکشکاری میکند، امتیاز را به دینار تبدیل کرده تا بچهها با دینار که بهعنوان واحد پول ایران در قدیم مورداستفاده قرار میگرفته است آشنا شوند و وجهی تاریخی – آموزشی هم در راستای این طرح و آموزش مورد توجه قرار گیرد.
رضا رضایی در خصوص مدل آموزشی طراحی شده میگوید: «دانشآموزان در ازای یک کیلوگرم، ۱۰۰ دینار کارت امتیازی دریافت میکردند تا مباحثی از قبیل استفاده از پول، ذخیرهسازی پول، مبادله و… را نیز یاد بگیرند. بعداً که این طرح در یکی از کلاسها انجام شد، بچهها به همدیگر قرض میدادند. مثلاً کتابی را ۴۰۰ دینار ارزشگذاری کرده بودیم؛ دانشآموزی که ۳۰۰ دینار داشت، برای خرید کتاب ۱۰۰ دینار هم از همکلاسی خود قرض میکرد و به دوستش میگفت این ۱۰۰ دینار را هفتهی بعد پس میدهم.»
وی توضیحاتش را اینگونه ادامه میدهد: «این کار را میتوانستیم با پول هم انجام دهیم ولی باتوجهبه شرایط اقتصادی نمیخواستیم خانوادهها برای آموزش، درگیر هزینههای مالی شوند، شاید برای یک خانواده پرداخت ۵ هزار تومان یا ۱۰ هزار تومان به جهت اینکه فرزندش قیمتها و قرضدادن را یاد بگیرد، مشکل باشد. حتی این موضوع را در نظر داشتیم که بچهها بتوانند محاسبات ریاضی را هم استفاده کنند و یاد بگیرند.»
آقای معلم روایت ابتکار خود را اینگونه ادامه میدهد: «چند روز بعد از بررسی طرح، با مسئول خدمات شهری شهرمان گفتوگو کردم و این طرح را ارائه دادم؛ در ابتدا استقبال نشد اما روز بعد طی تماسی از بررسی طرح و کارآمدی آن در کاهش زباله و مدیریت پسماند شهری گفتند و از فرهنگسازی خوبی که میتواند در محیط کوچک صورت گیرد استقبال کردند.»
وی میافزاید: «پس از گفتوگو با مسئول خدمات شهری پیشنهاد شد با شهردار شهرمان صحبت کنم؛ بعد از دو سه روز با شهردار ملاقات کردم و ایشان هم قول مساعدت صددرصدی دادند تا در بحث سختافزاری این طرح و تهیهی وسایلی مثل ترازوی دیجیتالی، ظروف تفکیکی و… که لازم هست، همکاری کنند؛ این طرح دیماه در ذهن من شکل گرفت؛ اواسط بهمنماه شورای مدرسه تشکیل دادیم و این موضوع را بنده بهعنوان طراح در جلسه مطرح کردم؛ اعضای انجمن اولیا نیز در جلسه حضور داشتند و این عزیزان هم از طرح استقبال کردند.»
آقای معلم با یادآوری این نکته که اجباری برای شرکت در این طرح برای هیچدانش آموزی وجود نداشت، در باره مهمترین نگرانی والدین میگوید: «یکی از نگرانیهای موجود این بود که دانشآموزان به جمعآوری زبالههای کوچه و خیابان بپردازند که ممکن بود با آلودگی و بیماری همراه شود؛ تصمیم گرفته شد در مرحلهی اول در یکی از کلاسها این اتفاق بیفتد و بقیهی پایهها این موضوع را مشاهده کنند، دوباره توجیه اتفاق بیفتد و برای دورهی دوم یعنی پایههای چهارم، پنجم و ششم در مرحلهی دوم انجام شود.»
آقای رضایی ادامه میدهد: «موضوع بازیافت در کتاب مطالعات اجتماعی پایهی سوم، هدیههای آسمان پایهی پنجم و علوم پایهی ششم مطرح شده است، همچنین با این طرح، دانشآموزان میتوانند با روش علمی، محاسبات ریاضی، جرم و تبدیل واحدها کاملاً آشنا شوند؛ خیلی اوقات بچهها در کتاب خود این موضوعات را میخوانند ولی در زندگی واقعی، استفاده از این موارد را لمس نمیکنند.»
وی اذعان میکند: «اهداف دیگر طرح شامل کاهش تولید زباله در منازل ، تقویت فرهنگ خرید کتاب و کتابخوانی و کمک به اقتصاد خانواده و مدرسه بوده است؛ قسمتی از لوازمالتحریر بچهها نیز در این طرح تأمین میشود و زبالههای تفکیکی در مدرسه تجمیع شده و به مراکز بازیافت منتقل خواهد شد.»
آقای رضایی در پایان میگوید: «گمان میکنم، اجرای این طرح درآمد جزئی هم برای مدرسه خواهد داشت؛ برای تشویق دانشآموزان جهت اجرای طرح نیز با در اختیار قراردادن کیسههای زباله به رنگهای متفاوت، تفکیک زبالههای خشک اعم از کاغذ و کارتن، فلزات، پلاستیک و لاستیک، از دانشآموزان خواسته میشود در طول هفته زبالهها را بهصورت تفکیکی در منزل جمعآوری کرده و به مدرسه تحویل دهند و در مدرسه نیز در ازای دریافت زبالههای بازیافتی و بر اساس وزن زباله، بنهایی با عنوان بن بازیافت به دانشآموزان تحویل داده میشود که دانشآموزان در ازای تحویل بنها میتوانند از لوازمالتحریر و کتابهای تهیه شده استفاده کنند.»