دشت وسیع و دره «شیلر» میان شهر مرزی «بانه» و «مریوان» با فرورفتگی خاصی که از خاک عراق به داخل ایران دارد، در گذشته و در تاریخ جنگ تحمیلی منطقه مهمی به شمار میرفت. بلندیهای «سورن»، «سورکوه» و «کانی مانگا» در دهانه این دشت قرار دارند. برای همین عملیات «والفجر ۴» در سه مرحله با هدف وصل این بلندیها به یکدیگر در خط خودی، از روز ۲۷ مهر ماه ۱۳۶۲ به مدت ۳۳ روز در منطقه جبهه شمالی «سلیمانیه» و «پنجوین» انجام شد.
مصاحبه ای داریم با یکی از رزمندگان شهرضایی حاضر در این عملیات که توجه شما را به آن جلب می کنم.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
احمد سید علیپور رزمنده و جانباز ۵۰ درصد هستم.
چه مدت در جبهه حضور داشتید؟
بالغبر ۵۰ ماه در جبهههای غرب و جنوب حضور داشتم.
در چه عملیات هایی شرکت کردید؟
در جبهه جنوب از اوایل سال ۶۰ حضور داشتم و در ۱۴ عملیات بزرگ شامل عملیات های چذابه، فتحالمبین، رمضان، بیتالمقدس، محرم، والفجر ۴ ، والفجر ۸ ،خیبر و والفجر ۱۰ شرکت کردم.
چند صباحی در کردستان با ضدانقلاب مبارزه میکردم و با حاج حسین خرازی، حاج مصطفی ردانی پور، و مدتی هم با شهید همت، شهید سید جمال طباطبایی، شهید مهدی سامع و شهید سیفالله حیدرپور همرزم بودم.
این روزها سالگرد عملیات والفجر ۴ است. از این عملیات برایمان بگویید.
عملیات والفجر ۴ در۲۷ مهر ۱۳۶۲ با رمز یاالله و یاالله و یاالله آغاز شد. من جانشین یکی از گروهان های گردان سلمان بودم. شهرضا در لشکر قمر بنیهاشم بالغبر ۵۰۰ رزمنده داشت.
گردان یا مهدی که سید نورالدین بحرینی و آقای رجاییان فرماندهاش بودند. چون بچههای شهرضا زیاد بودند ۳۰۰ نفر در گردان یا مهدی ماندند و ۱۰۰ نفر به گردان سلمان به فرماندهی اصغر توکل از بچه های مبارکه رفتند. ۱۰۰ نفر بچههای دیگر هم در بخشهای مختلف ادوات، زرهی، توپخانه، ۱۰۶و تدارکات حضور داشتند.
چرا این عملیات انجام شد؟
عراق در اول جنگ ۲۵ شهر ما را گرفت. وقتی وارد کردستان شد ارتفاعات کردستان را گرفت و در آنجا مستقر شد و از آنجا نیروها و شهرهای مختلف ما مخصوصاً شهرهای کردنشین از جمله بانه، مریوان، سردشت و نقده را میکوبید. ضد انقلاب داخلی هم به او کمک میکردند.
این عملیات در چه منطقه ای انجام شد؟
عراقیها در ارتفاعات کانی مانگا، سورن و سور کوه مستقر شده بودند. هدف از گرفتن این ارتفاعات از عراقیها این بود که دشمن را از روی ارتفاعات عقب برانیم تا دیگر شهرها را بمباران نکنند.
ضد انقلاب داخلی امکاناتشان را از طریق دره شیلر و این ارتفاعات از عراق میگرفتند و به داخل کشور می آوردند و هدف دوم ما سد کردن راه آن ها بود.
دره شیلر مابین مریوان و بانه قرار دارد. طول دره ۲۸ کیلومتر بود. چند روستا در دره شیلر قرار داشت که ضدانقلاب از آنجا حرکت میکرد.
ارتفاعات قوچ سلطان بر شهر مریوان و سنندج مشرف بود و عراقیها بهراحتی میتوانستند از آنجا سنندج را بزنند.
عملیات به چه صورت انجام شد؟
حاج احمد متوسلیان و حاج همت قبلا برخی از این ارتفاعات را از عراقیها گرفته بودند.
این عملیات ۳۳ روز طول کشید. ۸ لشکر در این عملیات شرکت داشتند و همه این ارتفاعات از عراقیها گرفته شد. لشکر محمد رسولالله(ص) به فرماندهی حاج همت و لشکر امام حسین(ع) به فرماندهی حاج حسین خرازی، لشکر نجفاشرف به فرماندهی حاجاحمد کاظمی، لشکر قمربنیهاشم به فرماندهی کریم نصر.
ما برای عملیات ۶ کیلومتر در شب پیادهروی کردیم و یک گردان از ارتش به ما ملحق شد.
هنگام اذان صبح به ارتفاعات رسیدیم و نماز را با تیمم و بهصورت اشاره خواندیم. وقتی به عراقیها رسیدیم جنگ تنبهتن شد و تقریباً ۲ ساعت جنگ تنبهتن طول کشید.
بیشاز ۲۰۰ شهید از بچههای اصفهان، ۱۰۵ شهید از نجفآباد و حدود ۲۰ شهید از شهرضا داشتیم. شهید رحمتالله نصیری فرمانده گردان یا زهرا(س)، شهید جمال خسرو، شهید حسن قادری و شهید حسن رحمتی از شهدای شهرضا در این عملیات بودند.
چه نکته جالبی از این عملیات به یاد دارید؟
زندان دوله تو در دره شیلر بود که بچههای بسیجی در آن زندانی بودند و چندین سال بود که شکنجه میشدند. به لطف خدا در این عملیات این زندان هم فتح شد و بسیجی های زندانی نجات یافتند.