حرف نزدن کودک با دیرحرف زدنش تفاوت دارد؛ اولی نیاز به درمان وپیگیری دارد و دومی، نیاز به صبرونگران نبودن! مادست بهسر مورد دوم گذاشتهایم؛ موضوعی که قریببهاتفاق والدینیکه بهتازگی، مادرشدن و پدربودن را تجربه کردهاند، ازسرمیگذرانند.
اما واقعیت این است همانقدر که حرف زدن کودک تازه به حرف افتاده، قند در دل پدر و مادرش آب میکند، حرف نزدنش هم (البته تا سن مشخصی) نباید والدینش را نگران کند. این موضوع، حدود مشخص، خط قرمزها و نشانههایی دارد که میتواند خیال ما را از سلامت کودکمان جمع کند و صبر برای شنیدن اولین کلمات را از زبان او، تقویت کند.
واقعیت این است که برای هر موضوع در زمینه رشد کودک، یک رده سنی و دوره زمانی مشخص وجود دارد؛ بازه زمانی و استانداردهایی که به ما میگوید از چه زمانی و تا چه هنگام باید انتظار داشته باشیم کودک به نقاط عطف خاصی برسد و اگر نرسد چه؟ اما نقطه پایانی این بازه زمانی برای به حرف افتادن کودک چه زمانی است؟ «اگر کودکی در زمان تولد و بررسیهای چند ماهگی تا یکسالگیاش، مورد شنواییسنجی قرار گرفته و مشکلی وجود نداشته، یعنی میتوانیم تا سه سالگی صبر کنیم و به او برای حرف زدن فرصت بدهیم.» این را دکتر محمد جهانگیری، متخصص اطفال و فوق تخصص نوزادان میگوید که معتقد است اختلال در تکلم با تاخیر در گفتار متفاوت است، اما برای تاخیر در گفتار کودکان، تا سه سالگی جای نگرانی وجود ندارد و این فرصت برای کودک وجود دارد که حرف زدنش را تا ۳۶ ماهگی به تاخیر بیندازد: «البته اگر در این فاصله، مشورت با گفتار درمان هم میتواند کمک قابل توجهی به رفع نگرانی و اطمینان از سلامت کودک کند.»
مقایسه ممنوع!
یک باور و اعتقاد مشترک، تکراری و البته طلایی، بین همه متخصصان اطفال وجود دارد که از مقایسه نکردن بچهها با همدیگر میگوید؛ موضوعی که دکتر جهانگیری نیز آن را تایید میکند و میگوید: «تفکر غلطی در بین برخی والدین وجود دارد که فکر میکنند، زود حرف زدن کودک، نشانهای از هوش اوست و در موقعیتی که فرزندشان، کمی دیر به حرف زدن بیفتد، این دلهره سراغشان میآید که نکند فرزند من، کودک باهوشی نباشد؟! در صورتی که اصلا اینطور نیست و هر بچهای با توجه به ویژگیهای منحصر به فردی که دارد و البته شرایط رشد و محیطی که در آن بزرگ میشود، رفتار مختلفی از خودش بروز میدهد.» برای همین است که قریب به اتفاق متخصصان معتقدند مقایسه کردن کودکان با همدیگر، اشتباهترین روشی است که والدین میتوانند در زمینه حرف زدن آنها و البته دیگر جنبههای رشدی در پیش بگیرند؛ بهخصوص اینکه تفاوتهای آشکاری نیز در بین دختربچهها و پسربچهها وجود دارد که نباید نادیدهاش گرفت: «با در نظر گرفتن این موضوع، ما به همه بچهها تا سه سالگی وقت میدهیم که گفتار را آغاز کنند و اگر این اتفاق نیفتاد، با راهنمایی و مشورت پزشک، روند معاینه نورولوژی (اعصاب اطفال) و گفتار درمانی را آغاز میکنیم.»
نشانهها را جدی بگیرید
«حرف نمیزند، اما خیلی تلاش میکند تا با هر آوا و صدایی، منظورش را برساند که اتفاقا هم میرساند!» این را مادری میگوید که با وجود اینکه فرزندش تا یک سال و نیمگی کلمه خاصی را ادا نمیکند، اما دیگر رفتارهای صحیحش، نشان از رشد قابل قبولش دارد. در واقع، درست است که برای دیر به حرف افتادن، خیلی جایی برای نگرانی ندارد، اما بهتر است به دیگر نشانههای فرزندمان به غیر از ادای کلمات دقت کنیم و بهسادگی از آن نگذریم مثلا اینکه اگر فرزندمان تا ۱۵ماهگی، هیچ صدایی جز گریه ندارد و حتی غرغر هم نمیکند یا نسبت به اسم خودش واکنش نشانی نمیدهد، در برقراری ارتباط ناتوان است یا حتی از زبان بدنش هم برای رساندن منظورش استفاده نمیکند، میتواند نشانههایی برای نیاز به پیگیری و درمان باشد.
اهمیت آهن و ویتامین
در این میان فراموش نکنید که تغذیه صحیح، اثر بسیار بالایی بر سیستم هوشی و تمرکز کودک میگذارد؛ چنانچه کمبود آهن و ویتامین D میتواند تمرکز کودک را کاهش دهد و در نتیجه یادگیریاش را دچار اختلال کند: «آهن کافی در بدن کودک اهمیت بسیار زیادی دارد؛ چنانچه میتواند به تکلم کودک کمک کند یا در روی دیگر ماجرا، یک کودک بیشفعال یا پرحرف را نیز به تعادل برساند.» این را دکتر جهانگیری، فوقتخصص نوزادان میگوید که معتقد است مصرف این ویتامینها تا دو سالگی از مهمترین وظایف والدین در قبال فرزندشان است.
تقابل ادبیها و ریاضیها
شاید خیلی علمی به نظر نرسد، اما تجربه نشان داده برخی از بچههایی که شخصیتی گفتاری دارند، زود شروع به حرفزدن میکنند و خیلی سلیس و قشنگ صحبت میکنند. زمانی که بالغ میشوند در حوزههای ادبی و رشته ادبیات، انسانهای موفقی خواهند بود و در مقابل ممکن است در ریاضیات ضعف داشته باشند: «البته که این مسأله اصلا بهطور صددرصد اثبات نشده است، ولی واقعیت این است که خوب حرف زدن و بهموقع حرف زدن، گرچه اتفاق خوشایندی است، اما نشانهای از هوش بالای کودک یا کمهوشی کودکی که دیر زبان باز کرده، نیست؛ بلکه به تفاوتهای فردی آنها در زمان حال و البته نتایجش در زمان آینده برمیگردد.» البته این موضوع تا جایی صدق میکند که از خطقرمزهایی مثل سه سالگی یا رفتارهای ابتدایی که هر کودکی باید از خودش بروز بدهد، عبور نکرده باشیم.